در ذهن من یک زنِ
معصوم نشسته است، ساده اما
زیبا، بویِ
سیب یا سبزه میدهد. بر تن دارد
روپوش یا پیرهنخوابی آرمانی، موهایش
نرم است و به رنگ قهوهای روشن،
مهربان است و بسیار پاکیزه، بی ذرهای
خودنمایی-
اما
هیچ خیالی در سر ندارد.
و دختری نیز هست
دختر ماهزده یاغی
یا پیرزنی، یا هر دو
در پیراهنی از اوپال و لتههای مندرس، پَرهای پرنده
و تافتهی پاره،
که آوازهای عجیبی میداند
اما از مهربان بویی نبرده است.
با سلام
من تصمیم دارم چند نمونه از کارهای این سایت را به فایل صوتی برگردانم و در اختیار سایت شما قرار دهم. آیا اجازه این کار را دارم؟
بله حتما.