به مرگ:
تانکی را میشناسیم که تو را فرستاد.
و دقیقن میدانیم چه میخواهی.
پس برگرد به همانجایی که از آن آمدهای
با یک حلقهی عروسی.
به سربازان بگو متاسفم.
به افسران بگو متاسفم.
بگو آن تازهعروس و تازه داماد
تو را حین تماشایشان گرفتند و
تو دستپاچه شدی.
آنوقت عروسِ تنها را
تا خانوادهاش اسکورت کردی،
گریان.
به مرگ:
اثری از : محسن عمادی محمود درویش