به من همهچیز دادی خدایا،
پدرم را و مرگ پدرم را،
مادرم را و مرگاش را
برادرم خوان و عاقبتاش را
خورخه، واقعیاش و شبحاش را
همسرم، چِپیتا، و فرزندانم را
به من تخت دادی و استخوان
تا فرصت بیشتری تقاضا کنند.
به من همه چیز دادی، آری
و وادارم کردی
تا با تقویم زندگی کنم و بمیرم.
فقط از تو میخواهم
درست بعد از ساعت هشت شب
مرا به حال خودم رها کنی
آخر ساعت خواب من است!

خدایا
اثری از : خایمه سابینس محسن عمادی