و دوباره اینجاست
همینجاست دیگرگون و دیگربار.
با من بگو دخترکم
هستند کلماتی هنوز
که بر زبان نراندهام؟
کلمات عشق
که تقدیر دشوار تو و من
به تعویقشان افکندهاست؟
نه، نیستند و نخواهند بود.
چر که تنها عشق را
آن مایه توان هست
که طغیان کند در برابر تقدیر.
تنها با لمس سرانگشتانش
ورزای درون را رام میکند
و هر چه نازیبا را
زیبا.