مرثیه

مرثیه


همیشه در سفر بودیم
و مکان بر سه قسم بود:
آن‌چه خاطره می‌شد
آن‌چه از نظاره می‌گریخت
و آن‌چه در چمدان جا می‌گرفت.
زمان در خاطره دخل و تصرف می‌کند.
نبض رویا در مکانِ گریخته می‌تپد.
چمدان بسته می‌شود
باز می‌شود
و مکانی در مکانی دیگر می‌آمیزد.
مقصد
نه رویا بود و
نه خاطره،
چمدانی‌ بود
به گورستان می‌رفت.

غروب بر مقابر و
بوی تابستان در چمن
پوسیده‌ای
در تصویر کل
در خاک
و دیگر هماره پیش نظر
از نظاره می‌گریزی.

*
با چشم‌های بسته
چشم در چشم تو می‌دوزم
چشم که می‌گشایم
باد
اوراق تهی را
ورق می‌زند

*

مرگ
تو را به رویا دید و
من
زاده شدم.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.