– نیستی!
( دستها در دل.
خموشیها به کنجی.
غیابها به بالکنی.)
– نیستی!
( تعلق تند.
تشنج دستها و پاها…)
– نیستی!
( مثل باد، آهکشان.
مثل باران، گریان.
مثل دریا، مویان.)
-نیستی!
اثری از : خوان رامون خیمه نز محسن عمادی
– نیستی!
( دستها در دل.
خموشیها به کنجی.
غیابها به بالکنی.)
– نیستی!
( تعلق تند.
تشنج دستها و پاها…)
– نیستی!
( مثل باد، آهکشان.
مثل باران، گریان.
مثل دریا، مویان.)
-نیستی!