چه پیش خواهد آمد
وقتی دستها
از شعرها کنار روند
وقتی آبِ خشکِ کوهستانهای دیگر را مینوشم.
نباید اهمیتی داشته باشد
اما دارد
چه بر سر شعر میآید
وقتی نفس از سینه میرود
و ظرافت سخن
انکار میشود
آیا میز را ترک خواهم کرد و
به دره خواهم شد
آنجا که قهقههی تازهی جنگل تاریک
طنینانداز است؟