با همه تنها

با همه تنها


گوشت استخوان را می پوشاند،
و آنها فکری،
در آن می گذارند،
و گاهی روحی.
زنها گلدانها را به دیوار می کوبند.
مردها بی رویه مشروب می خورند.
و هیچکس،
«یکی» را
پیدا نمی کند.
اما مدام به دنبالش می گردد،
با خزیدن به رختخواب ها،
و بیرون خزیدن از آنها.
گوشت استخوان را می پوشاند،
و گوشت چیزی بیشتر از گوشت می جوید.
اما بختی نیست.
همه در دام
یک سرنوشت
اسیریم.
هیچکس،
«یکی» را
پیدا نمی کند،
هیچوقت.
زباله دانی ها پر می شوند،
اسقاطی های ماشین پر می شوند،
تیمارستان ها پر می شوند،
بیمارستانها پر می شوند،
قبرستان ها پر می شوند،
چیز دیگری
پر نمی شود.

 

درباره‌ی فرشته وزیری نسب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.