شومینه‌های سرزمینم

شومینه‌های سرزمینم


درختی دیدم بلندتر از همه‌ی درختان
پراز میوه‌های دوردست کاج.
کلیسایی بلند با درهای باز
و هرکه بیرون می‌آمد
پریده رنگ بود و محکم،
آماده‌ی مرگ.
زنی را دیدم
سرخاب زده بود و می‌خندید
بشقاب پرتاب می‌کرد
برای خوشبختی‌اش
ناپدید شدنش را دیدم.

و دایره‌ای دورهمه‌ی این‌ها رسم شده‌‌بود
دایره‌ای که کسی از آن نمی‌گذشت.

غریبه‌ای هستم بر این خاک
آرمیده در اعماق دریای سنگین.
خورشید نظر می‌دوزد بر اعماق
با حلقه‌‌‌های نورش
و هوا میان دست‌هایم معلق است.
به من گفتند در اسارت زاده شدم
اینجا هیچ چهره‌ی آشنایی نیست.
سنگی هستم آیا
پرتاب شده به اعماق؟
میوه‌ای که سنگین بود
برای شاخه‌اش؟
زیر درخت نجواگر کمین می‌کنم
چطور می‌توانم از این تنه‌ی لیز بالا روم؟
آن بالا سرشاخه‌های لرزان با هم دیدار می‌کنند
آن‌جا می‌نشینم و
نظاره می‌کنم
دودی را که بلند می‌شود
از شومینه‌های سرزمینم…

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.