او سوگند می‌خورد

او سوگند می‌خورد


هر از چند گاه او سوگند می‌خورد زندگی بهتری بیاغازد
اما هنگامی‌ که شب از راه می‌رسد با پند خویش
– با نمودها و سازش‌های خویش
هنگامی‌که شب از راه می‌رسد با توانِ خویش
از آن بدنی که نیاز دارد، که می‌خواهد،
او، گمگشته، باز می‌گردد به همان عیشِ مرگبار.

درباره‌ی کامیار محسنین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.