برگرد

برگرد


بارها برگرد و تصاحبم کن،

 حس آنکه عاشقم، بارها برگرد و تصاحبم کن-

وقتی خاطره های تن زنده می شود

و هوسی قدیمی باز در خون جریان پیدا می کند،

وقتی  پوست و لب ها به خاطر می آورند

و دست ها احساس می کنند که بار دیگر نوازش نخواهند شد.

 

بارها برگرد، تصاحبم کن در شب

وقتی پوست و لب ها به خاطر می آورند…

 

1912

درباره‌ی کامیار محسنین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.