از میان تمام آنچه مادرم به من گفت
این یکی خوب یادم مانده است:
هر آدمی دو تا فرشته داره
که رو شونههاش نشستن
و اون آدم هر کاری بکنه
این دو تا ثبتش میکنن.
اونی که رو شونه راست نشسته اسمش نکیره،
کارای خوب رو مینویسه
اونی که رو شونه چپه اسمش منکره وُ
کارای بد رو مینویسه. فهمیدی؟
برای همین است که حالا اینطور کج راه میروم
و سالها که بگذرد
پشتم قوز میشود.
انگار جلوی چشم همه برهنه شده باشم.