اقیانوسی از خون دیدم
نسیمهای خفه
سطح آب را به امواج سنگین
شلاق میزدند.
تفالهی اجساد ناقص
دور وضوح پوستری جمع میشد
که در وسعتی فریاد میکشید:
قرار بود
بهشت بشود.
ما: بهشتیان!
اثری از : محسن عمادی نامعلوم
اثری از : محسن عمادی نامعلوم
اقیانوسی از خون دیدم
نسیمهای خفه
سطح آب را به امواج سنگین
شلاق میزدند.
تفالهی اجساد ناقص
دور وضوح پوستری جمع میشد
که در وسعتی فریاد میکشید:
قرار بود
بهشت بشود.