(کیوتو)
محرمانه
(به یاد باشو)
ابرها پنهانی زمزمه میکنند
کور میکند تو را
خیره شدن به ماه.
زمان طرب
(به یاد پوسان)
بهار یعنی شکوفهی آلوچه
و کیمونوی نو و تمیز
برای فاحشگان روزهای تعطیل.
میعاد
(به یاد شیکی)
یکبار دیگر اگر به انتظار تو بمانم
شب و بوران
آب میشوند در قطرات سرد باران.
برای ساتوری
در بهار طرب
وقتی حتا گِل زیر لب میخندد
جان من هار میشود
پاشنههای خونیناش را گاز میگیرد
و هی پارس میکند :”کو شادی/ پس کجاست شادی؟”
یارَک مغموم
هرگز آتش آسمان را ندید
یا نجنگید در راه خدا
اما چشمانش
آرام آرام میسوزد برای هیروشیما
و مرگ سرد بودا.