سپیدار

سپیدار


سپیدار ، برگت سپید به تاریکی نگاه می کند
موی مادر من هرگز سپید نشد

قاصدک ، اوکرایین چقدر سبز است
مادر زرین موی من به خانه نیامد

ابر پر باران ، چشمه ها را تشنه میگذاری ؟
مادر خاموش من برای همه اشک می ریزد

ستارۀ گرد ، تو روبان طلایی را به دور خود حلقه میکنی
قلب مادر مرا سرب از هم درید

در چوب بلوطی ، تو را چه کسی از پاشنه در آورد؟
مادر ظریف من نمی تواند به خانه بیاید .

درباره‌ی حسین منصوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.