سپیدار ، برگت سپید به تاریکی نگاه می کند
موی مادر من هرگز سپید نشد
قاصدک ، اوکرایین چقدر سبز است
مادر زرین موی من به خانه نیامد
ابر پر باران ، چشمه ها را تشنه میگذاری ؟
مادر خاموش من برای همه اشک می ریزد
ستارۀ گرد ، تو روبان طلایی را به دور خود حلقه میکنی
قلب مادر مرا سرب از هم درید
در چوب بلوطی ، تو را چه کسی از پاشنه در آورد؟
مادر ظریف من نمی تواند به خانه بیاید .