خوشحالم که من منم

خوشحالم که من منم


من که اصلا نمی فهمم مردم چرا زل می‌زنن به من
وقتی لباسامو درمیارم و پایین پله‌ها می‌رقصم من.
یا وقتی هویج فرو می‌کنم تو هر دو تا گوشا
بعدش هم موهامو سبزمی‌کنم و می‌رم به فروشگاه.
خب خوشم میاد از کارهای خل خلی و لباسای قشنگ قشنگ
اگه فرشته هم بودم بالهامو مثل رنگین‌کمون می‌کردم رنگ به رنگ!
چرا مردم نمی‌تونن منو قبول کنن همون‌طوری که هستم؟
چیه مگه فقط یه کم مثل اونا نیستم، خب من متفاوت هستم
اصلا نمی‌‌خوام عوض بشم، بشم کسی که نیستم
خوشم میاد از کسی که هستم، خب من همینم که هستم.

درباره‌ی آزاده کامیار

آزاده کامیار در دی ماه ۱۳۵۹ در شهر شاهی به دنیا آمد. رشته‌ی ترجمه را در دانشگاه تا کارشناسی ارشد دنبال کرد، چند سالی علاوه بر ترجمه در دانشگاه آزاد ترجمه تدریس کرد، حالا اما فقط مترجم و ویراستار تمام وقت است. گاهی نیز کارگاه‌های ترجمه برگزار می‌کند. اولین اثرش در مجله کارنامه منتشر شد. با مجلات عصر پنج‌شنبه، شوکران، نویسار، آزما و همشهری داستان و ... ادامه یافت. نخستین اثر رسمی‌: مجموعه شعرهای لیندا پاستان با عنوان «دوئتی برای یک صدا« (نشر چشمه). آثار بعدی: مجموعه شعرهای لی‌ یانگ لی با عنوان «کتاب شب‌هایم» (نشر حکمت کلمه)، مجموعه شعرهای لئونارد کوهن با عنوان «کتابِ خواستن« (نشر حکمت کلمه)، کتاب «در دام کمال‌طلبی» نوشته روان‌شناس و اسطوره‌شناس کانادایی ماریون وودمن (نشر هیرمند). مجموعه شعرهای ایلیا کامینسکی با عنوان «رقص در اودسا»، کتابی که به‌گفته‌ی وی برایش حکم کتاب مقدسش را دارد، از دروازه‌ی ارشاد درون رفت و به در نشد. پس تبدیلش کرد به کتاب الکترونیکی و حالا در وب‌سایت شخصی‌اش در دسترس است. از این کتاب‌ها هویداست علاقه‌ی اصلی‌اش شعر و اسطوره است، که برای وی مترادفند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.