دروازه ی یگانه

دروازه ی یگانه


به آن‌که دوستش می‌داشتم، خندیدند تپه‌ی مثلثی‌شکلی کنار بیگ‌فورت. گفتند که در خارپشته‌های مزرعه‌ی حقیری محصور بوده‌ام و از جهان چیزی نمی‌دانم. ولی ‌می‌دانستم که در همه‌ی عالم، عشق، دروازه‌ی یگانه‌ای را به روی زندگی می‌گشاید. شرمگین از آن چه دوست می‌داشتم از خویش‌اش راندم و او را خندقی خطاب کردم وقتی با بنفشه‌ها به من لبخند می‌زد. حالا اما برگشته‌ام به میان بازوان پر از گل‌های وحشی‌اش شبنم گرمای پاییزه بر ساقه‌های آفت‌زده می‌افتد، چند ساله‌ام من؟ نمی‌دانم که چه مایه از عمرم گذشته‌ است سن و سال فانیان را ندارم چیزی از زنان نمی‌دانم چیزی از شهرها نمی‌دانم نمی‌توانم بمیرم مگر آن‌ که بیرون این خارپشته‌ها قدم بزنم.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.