صخرهها و ريشههاى سرسخت درختها
ديوارههاى سربرافراشتهى كوهها
چيزهاى نيرومندى است تا دستهايم را بر آنها استوار كنم.
بخوان اى عيسا!
آواز چيز نيرومندى است.
هر وقت زندهگى خاطر مادرم را مىآزرد
مىشنيدم كه مىخواند:
«يه روز كالسكهمو سوار ميشم…»
شاخهها
از ريشههاى پُر صلابت درخت مىرويد
كوهها
از دامن پهناور خاك سر برمىكشد
موجها
از دل سهمگين و گرانبار دريا برمىخيزد.
بخوان اى مادر ِ سياهپوست،
آواز چيزى استوار و پرتوان است!