تو گرگ و ميش اگه پرسه بزنى
گاهى راتو گم مىكنى
گاهى هم نه.
اگه به ديفار
مشت بكوبى
گاهى انگشتتو ميشكونى
گاهى هم نه.
همه مىدونن گاهى پيش اومده
كه ديوار برُمبه
گرگ و ميش صبح سفيد بشه
و زنجيرا
از دسّا و پاها
بريزه.
اثری از : احمد شاملو لنگستن هیوز
تو گرگ و ميش اگه پرسه بزنى
گاهى راتو گم مىكنى
گاهى هم نه.
اگه به ديفار
مشت بكوبى
گاهى انگشتتو ميشكونى
گاهى هم نه.
همه مىدونن گاهى پيش اومده
كه ديوار برُمبه
گرگ و ميش صبح سفيد بشه
و زنجيرا
از دسّا و پاها
بريزه.