راز

راز


ناقوس ِ خالى
پرنده‌گان ِ مرده
در خانه‌يى كه همه مى‌خوابند
در ساعت ِ نُه.

زمين بى‌حركت مى‌ماند
پندارى كسى آه مى‌كشد
درختان حالتى خندان دارند
آب برنوك هر برگ مى‌لرزد
ابرى شب را درمى‌نوردد.

در برابر در مردى آواز مى‌خواند
پنجره بى‌صدا باز مى‌شود.

درباره‌ی احمد شاملو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.