مگر نه چنين است كه همواره
روزها تهى از عشق است
هر سپيدهدم نابخشودنى
هر نوازش ناپسند است و
هر خنده دشنامى
من به خود گوش مىدهم
و تو به من گوش مىدهى
همچون لاييدن سگى گمشده به سوى انزواىمان.
عشق ما را به عشق بيش از آن نياز است
كه گياه را به باران
بايد به سان آينه بود.