نيمگرم هنوز از رخت و پخت ازاله
بربسته چشم مىجنبى
هم از آن دست كه ترانهيى پادرزاى جنبد
نا يافته شكل اما از همه سوى
بى آن كه به خطا روى
عطرآگين و گوارا
بر مىگذرى از مرزهاى تنات
زمان را به گامى درنوشته
زنى ديگرى اينك
مكشوف جاودانهگى.
اثری از : احمد شاملو پل الوار
نيمگرم هنوز از رخت و پخت ازاله
بربسته چشم مىجنبى
هم از آن دست كه ترانهيى پادرزاى جنبد
نا يافته شكل اما از همه سوى
بى آن كه به خطا روى
عطرآگين و گوارا
بر مىگذرى از مرزهاى تنات
زمان را به گامى درنوشته
زنى ديگرى اينك
مكشوف جاودانهگى.