آواز دختر سیاه

آواز دختر سیاه


اون دور دوراى جونوب، تو ديكسى
(دل پاره پاره‌ى من)
به درخت ِ سر ِ يه چارراه
خاطر خواى سياه ِ جوونَمو دار مى‌زنن.

اون دور دوراى جونوب، تو ديكسى
(تو هوا، يه تن ِ كوفته‌ى كبود)
از عيسا – خداى سفيد – پرسيدم
دعا كردَنا فايده‌شون چى بود.

اون دور دوراى جونوب، تو ديكسى
(دل پاره پاره‌ى غرق ِ خون)
عشق، يه سايه‌ى لُخته
به يه درخت ِ لُخت ِ پُر گره آويزون.

درباره‌ی احمد شاملو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.