اگر کسی دوستات میداشت
بسان من:
سخن نمیگفت
خاموشتر میبود
از آنی که هست.…

اگر کسی دوستات میداشت
بسان من:
سخن نمیگفت
خاموشتر میبود
از آنی که هست.…
قراول مسلح نمیخواهد رنج
زخمات میزند، ناگهان
تنبهتن،
وقتی نشستهای در اتوبوس.
انگشت به …
دستهی بالها- منتظر ورود تواند. در بگشا و آنها از دلم پر میگشایند و …
ادامهی مطلب رعد و برق چشمانداز را میپوشاند:
بال قوشی به لبهی ابری میگیرد
و صید، …