آموخته ام که مردم
حرف های شما را فراموش می کنند
کارهای …
زنانِ زیبا
در شگفت اند
رازِ من کجا پنهان شده
من جذاب یا مانندِ …
راه و بیراهِ رفته، گذشتههای گذشته
و بلند و طولانی شبهای تنهایی
نور خورشید …
پرندهٔ آزاد
بر پشت باد میپرد
و در مسیر رود پرواز میکند
تاهمان مقصد …
گیرم که نامی از من نباشد در تاریخی که تو مینویسی
گیرم که خصمانه …
بزرگ کردن بچهها
یه خروار لباس واسه وصله پینه
سابیدن کف
خرید
سرخ کردن …
روزی آفتابی در هفته آینده
درست قبل از بمباران
درست قبل از پایان جهان…
تو تلخاب مینوشی
من اشکهای تو را، گرچه چشمهایت میجنگند برای نگه داشتنشان،
فنجانی …
آنها به خانه رفتند و به زنانشان گفتند
در تمام سالهای زندگیشان هرگز
با …