آسمان، آسمان آبی
بسیار آبی و شرمآلود
هنگام که ابرها ناپدید میشوند
تنها تویی که پدیدار میشوی
آنگاه خورشید برمیآید
چنان گرم که عشق مادری
آسمان سرشار از روشنی
نورانیشده با زندگی
گاهی آبی و گاهی خاکستری
او چگونه باید بماند؟
شاید همیشه آبی
شاید همیشه خاکستری
کسی چه میداند
روزی هیچ آسمانی در کار نخواهد بود
که فکر کنیم او چگونه باید بماند…