زنبور! چشمبهراه توام
دیروز بود به دوستی
میدادم این خبر
که «دگر رسیده وقت آمدنت»
غوکها هفتهی پیش آمدهاند
جا افتاده و مشغول کار شدهاند
پرندهها کموبیش بازگشتهاند
شبدرها جان گرفته، گرم شدهاند
نامهام «هفدهم» دست توست، به حدس
پاسخی، یا از آن بهتر،
خودت به داد دلم برس
دوستدارت، مگس
Sepas az matalebe zibatun. Payandeh bashin.