مثل یک دختر کوچولو
شیفتهی چریدن روی خوشیِ این سمت کهکشان
سرسختانه شیفتهی نوشیدن
(بیونیک شاخهای از تکنولوژیست که شامل تجزیه و تحلیل عملکرد واقعی سیستمهای زنده و بازآفرینی آنها به کمک سامانهها میباشد.)
او زندگیاش را به خاطر آورد چنان جانوری که آلزایمر تقدیرش بود
آننسان که فقط ناشادان بهخاطر میآورند، با کمال جزئیات.
(آنچه از گذشته بر او تأثیر مینهاد، در دستگاه حافظهی روباتیش منعکس شده است.)
با مدارهای مغزیایش در عین کمال
از میان تمام احتمالات کربنی
او بیانیهای برگزیده است
که چنین میگوید:
تو درون متن منی
ولی نه در درون زندگیام.
و سپس نگاهش را از این بیانیه
به سوی دیگری گرداند
و آفتاب خود را
به سمت فوتوسنتز شهوتناک بهار کشید.
و در سر جانورانهی دختر
حبابی برخاست
که در این متن ننشست
ولی شاید آنجا بود، آن بیرون
آنجا، آن بیرون
در آن جهانی که تو در آن ساکنی
فراز این کلمات
فرود این لغات
آنجا.