سربازان مزرعه و کاخ را آتش زدند
قلعه را ویران کردند و بقایای باستانیِ رومی را
همانها که پیروز بر زمان و آذرخش و آب
نشانی از گذشتههای دور بودند و اکنون
خرابههایشان منحرف کرده جویباران را
بناهای اندوه و نفرت و جنگ
سربازان مزرعه و کاخ را آتش زدند
قلعه را ویران کردند و بقایای باستانیِ رومی را
پرنده دیگر نمیخوانَد در سایهی شاخسار
گوزن نمیآید به نوشیدنِ آب گوارای سرچشمهها
خرگوش گریخته از هزارتوی پرپیچوخم
از بیشههای پُرخاری که قلمروِ او بود
سربازان مزرعه و کاخ را آتش زدند
قلعه را ویران کردند و بقایای باستانیِ رومی را