مرگ با چشمهای تو خواهد آمد
همین مرگ که همراهیمان میکند
صبح تا شب، بیخستگی،
کر،مثل پشیمانی کهنهای
یا عادتی ابلهانه
چشمهای تو کلام بیهودهای خواهد بود
گریهای خاموش
سکوتی
که هر صبح در آن نظر میکنی
وقتی تنها کنار آینه میآیی
آه امید محبوب،
آن روز ما هم درمییابیم
که تو زندگانی هستی وعدم.
مرگ همه را به یک چشم نگاه میکند.
مرگ
با چشم های تو خواهد آمد
مثل ترک یک عادت،
مثل نگاه کردن در آینه
چهرهی مردهای دوباره عیان میشود
مثل شنیدن لبهایی فرو بسته
در سکوت
به مغاک
فرو می شویم.
مرگ خواهد آمد
اثری از : مهدیه رحمتی چزاره پاوهزه