خداى عالَم آفرينشو از يه دونه سيب شروع كرد،
بعد درختو آفريد و آخر سر آدمو. هميشه ميوه اول مياد.
هميشه ميگيم «سيب ِ بابا آدم».
خدا همون جور كه پشت كلهشو مىخاروند
پيش از اين كه دلو بيافرينه احساساتو آفريد:
«گاس مىباس اين جورى شروع كنم: اول دل ِ حّوارو، بعد از اون عهد و وفارو.»
خدا چند تا كشتى آفريد بعد توفانو و دست آخر آبو.
اما پيش از همه آب ِ حياتو آفريد كه نوح مىباس از اون بچشه،
آخه الواح مقدس، پيش از اون كه نوشته شن، اين جورى گفتهن.
اما خدا خوشگلكى رو كه من دوست دارم پيش از اون آفريد كه حتا خودشو بيافرينه!