از زیبایى بازمى‌‏پوشد

از زیبایى بازمى‌‏پوشد


از زيبايى بازمى‌‏پوشد
ادوار ِ زوال‏‌ناپذير را.
به هنگام ِ برودت
در دل ِ خاك
سرمست مى‏‌كند
هياهويش را.
دربه خودآيى بهاران
مژگان‏اش در علف بازمى‌‏گشايد
و كشتزاران را
لبريز مى‏‌كند.

درباره‌ی احمد شاملو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.