یک باد از جداافتادهگان
از بوسههایی که به هم ندادیم
رام میکند بذر زهدانت …
شعر ۱۸، کتاب زیرین | خوان خلمن
هرچه را که زمین مینامند
زمان است،
انتظارِ توست.…
شعر ۱۹، کتاب زیرین | خوان خلمن
شعر ۲۰، کتاب زیرین | خوان خلمن
نه دروازه داری
نه کلید، نه قفل
شبها در پروازی و
روزها در پروازی.…
شعر ۲۱، کتاب زیرین | خوان خلمن
صدایت را در پنجرهام شنیدم
پنجرهام بر صدای تو نمیگشاید
پنجرهام شاید بر جهان …
شعر ۲۲، کتاب زیرین | خوان خلمن
شعر ۲۳، کتاب زیرین | خوان خلمن
در خلوصت
جهان از جهان برون میشود.
کور است این بخت.
چون گاو نری…
شعر ۲۴، کتاب زیرین | خوان خلمن
دوست داشتنت چنین است:
واژهایست در آستانهی بیان
درختی بیبرگ
که سایه میدهد.…
شعر ۲۵، کتاب زیرین | خوان خلمن
شعر ۲۶، کتاب زیرین | خوان خلمن
حَیَوانیست میل
سراپا ملبس به آتش
پاهایی دارد
چندان بلند
که به نسیان میرسند.…
شعر ۲۷، کتاب زیرین | خوان خلمن
شعر ۲۸، کتاب زیرین | خوان خلمن
شعر ۲۹، کتاب زیرین | خوان خلمن
پرندگانِ بوسههایمان مرده نیستند
بوسهها مردهاند
در نسیان سبز
پرندگان پر میکشند.
هراسم را …
ادامهی مطلبخوان خلمن | کتابِ زیرین
خوان خلمن، شاعر بزرگ آمریکای لاتین، این دفتر را بین سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۵ …
ادامهی مطلب