روز یادبود کشتگان جنگ، افزون کن
غم هر آنچه از دست دادهای …
ادامهی مطلبنیمی از مردمِ دنیا
عاشق نیمِ دیگرند؛
نیمی از مردم
از نیمِ دیگر، بیزار.…
یک مرد در زندگیاش آنقدر وقت ندارد
که برای همه چیز، وقت داشته باشد…
در شبهای تابستان برهنه میخوابم در اورشلیم.
بستر من حاشیه درهای ژرف است
که …
فراموشکردن کسی مثل ایناست که یادت برود چراغ حیاط پشتی را خاموش کنی. چراغ …
ادامهی مطلببکوش با جزئيات بيشتری به ياد آوری لباس پوشيدن آنکه دوستش میداشتی را به …
ادامهی مطلبآدمیزاد در زندگیاش آنقدرفرصت ندارد که به همهکاری برسد. فصلهای کافی در اختیار ندارد …
ادامهی مطلبمردی را میشناسم که ازچشماندازی عکس گرفت چشمانداز پنجرهی اتاقی که در آن عشقبازی …
ادامهی مطلبنمیدانم که آیا تاریخ خود را تکرار میکند یا نه
ولی میدانم که تو …
همهی تنم پشمالو شده میترسم آنها به خاطر پوستم مرا شکار کنند. پیراهن رنگارنگم، …
ادامهی مطلبیکروز عشقی بزرگ زندگیام را دو شقه کرد نیمهی اول در جاهای دیگر پیچ …
ادامهی مطلبروز یادبود کشتهگان جنگ. حالا اندوه همهی گمشدهگان را به اندوه آنها اضافه کن …
ادامهی مطلبدر اشتباهاند دانشمندان، عالم بيليونها سال پيش آفريدهنشد
جهان هر روز آفريده میشود.
به …
ادامهی مطلب