تنها دندان روسپی پیری
که گمنام مرده بود
روکشی طلایی داشت.
مابقی
طبق قراری …
زن و مرد در بیمارستان صحرایی | گوتفرید بن
مرد:
اینجا این ردیف لگنهای فروریخته
این ردیف پستانهای متلاشی شده
تخت کنار تخت. …
دوران خوب نوجوانی | گوتفرید بن
دهان دختری که مدتها در نیزار افتاده بود
جویده شده به نظر میرسید.
وقتی …
گل مینا | گوتفرید بن
یک رانندهی غرق شده
از شرکت آبجوسازی را
بر تخت گذاشتند.
کسی شاخه گل …
گوش کن! | گوتفرید بن
گوش کن، آخرین شب چنین خواهد بود،
شبی که هنوز میتوانی قدم بزنی:
سیگار …