یکی از دیگری پنهان میشود
پنهان میشود زیر زبانش و
دیگری
زیر زمین دنبالش …
شعر یازدهم: چکمهی قرمز گمشده
دوازده ترانهی فولکلوریک
در ولایت اعقابم
یکی در آغوشم میگیرد دیگری با چشمهای گرگ به من نگاه میکند یکی کلاهش …
ادامهی مطلبانگشتهای صبح
۱ دستهای خود را بالا میبریم خیابان به آسمان میپرد چشمهامان را تنگ میکنیم …
ادامهی مطلبلباسهای کهنهام را به من برگردان
فقط به ذهنم پابگذار افکارم صورتت را خطخطی میکنند جلوی چشمهایم ظاهر شو چشمهایم …
ادامهی مطلبروزی روزگاری اشتباهی بود
روزی روزگاری اشتباهی بود چنان ابلهانه و کوچک که هيچکس متوجه آن نشدهبود نه …
ادامهی مطلب