در اندیشهی زنی که خودکشی میکند
تهیایی هست
که فقط در دمای صفر پر …

در اندیشهی زنی که خودکشی میکند
تهیایی هست
که فقط در دمای صفر پر …
آلتات
پروانهایست سیاه.
و هیچ استعارهای درکار نیست:
از پنجره درآمد و
رفت
تا …
مثل یک کوچه عریانی
بالا میروی، گشاد میشوی،
پیچ و تاب میخوری، تنگ میشوی،…
در دامِ چشمها،
چشمانداز و دستخط سبزش
زمین و عشقِ آهکیناش
نور و گردباد …
خطوط مهآلود چهرهات را دوست دارم،
صدایت را که به خاطر نمیآورم،
خوشهی عطرهای …