من و عشق به هم نمي آييم
آب مان به يك جو نمي رود…
ادامهی مطلببدان كه اين ديوارها براي جدا كردن ما كافي نيست
اين ميله ها
اين …
كداميك از ما احمد بيگ است؟ كدام يك از ما احمد افندي؟ يا احمد…
ادامهی مطلببيا اي جان جانان بيا به كنارم جوراب ابريشمين برايت مي خرم سوار تاكسي…
ادامهی مطلباز پشت كشتي رفته از بندر هاج و واج مانده ام جرات اينكه خودم…
ادامهی مطلب
اجاق جنگل كاغذی
جنگل گرسنه
زود خاموشی میگزیند.
اجاق دل، بی اعتنا …
دور افتادهام از روشنیها
و در سرم سنگينی میكند آن سکونی که کم نمیشود. …
از بس راه افتاده دنبالم
سایهام،
کلافه شدم،
یه عمره که زیر پام افتاده.…
چگونه به استقبال این نفرین میروی فمینا؟
تا پیوستگی ذرات پراكندهی این زندگی با… ادامهی مطلب