اقیانوسی با عضلاتی سبز
بُتی با چندین دست، مثل اختاپوس
کائوسِ فساد ناپذیری که …
غیظها
به دور افتاده از از گناه و تقدیس
اینک آنان سکنی میگزینند در صمیمیتِ …
سیمای شاهدختی ناشناس
برای آنکه چنین گردنی افراشته داشته باشد
برای آنکه مچهایش مثل ساقههای گل خمیده …
هومر
شعری نوشتن درست به سانِ گاوی که زمین را شخم میزند
بی هیچ اندیشهای …
صیقلی بر متنی از پلوتارک
هیچ چیزی هراسندهتر از، هیچ چیزی والاتر از
تماشای اسپارتها در صفوفِ آماده باش…
دوتایی
جفتِ اسبهایم را راندم
من راه را انتخاب نکردم، اسبهایم کردند
و در سرزمینِ …