برای نوشتنِ تنها یک بیت شعر،
باید شهرهای بسیار
افراد و چیزهای گوناگون را …
لالایی گفتن
می خواهم برای کسی بخوانم،
پیشش بنشینم با او بمانم.
روی پایم به خوابش …
سکوت
دختر عاشق
پنجرهی من است این، هماینک آرامآرام از خواب برخاستهام. خیال آن به سرم بود …
ادامهی مطلبحلاوت آواز تو
چگونه می توانم روحم را در خودم نگه دارم تا روح تو را لمس …
ادامهی مطلبهمسایه
ویولن غریب، چرا تعقیبم میکنی؟ در کدام شهرهای بیگانه از شبهای تنهاییات سخن سازکردهای، …
ادامهی مطلباندوه
همهچیزی دور است و دیرزمانیاست که رفتهاست. خیال می کنم که ستارهای که بر …
ادامهی مطلبتنهايی
جدا افتادن و تنها شدن شبيه باراناند. از روی اقيانوسها بالا میرود به سوی …
ادامهی مطلبانتظار
زندگی در حرکت آهسته دل در جريانی معکوس اميدی نصفهنيمه در يک آن، بسيار …
ادامهی مطلبپرترهی اندرونی
نه در من میمانی بهخاطر خاطرات، نه مال منی بهخاطر قوت شيرين اشتياق آنچه …
ادامهی مطلب