صندل حصیری تا نیمه فرورفته
در یک دریاچهی قدیمی
در بوران برف.…

صندل حصیری تا نیمه فرورفته
در یک دریاچهی قدیمی
در بوران برف.…
این تنها بودن
شاید حتی
یک جور غروبِ شادِ پاییزی باشد.…
باران بر خزهها
بیصدا
روزهای شادِ رفته را
یادآوری میکند.…
زنی
نامهای میخواند
در نور ماه.
شکوفههای گلابی.…
در باران موسمی
در مسیر رودخانهای بینام
هراس هم، نامی ندارد.…