بردگی را تحمل نمی کنم
من همیشه منم
ترجیح می دهم بشکنم
تا …
با هم استفاده کردیم: فصل ها، کتاب ها و
موسیقی
کلید ها، فنجان ها، …
فرو بریز قلب من از شاخه زمان
فرو بریزید ای برگها از شاخه های …
در درختان دیگر درختی نمی بینم
و بر شاخه ها برگی که آنها را …
اما به کجا می رویم؟
“نگران نباش، نگران نباش”
وقتی که تاریک شود وقتی …
چون اورفئوس می نوازم
مرگ را بر سیم های زندگی
و در زیبایی زمین…
چون اورفئوس
بر تارهای زندگی
مرگ را مینوازم
برای زیبایی زمین
برای چشمانت که …
همهچیزی زخمها را میشکافد
و هیچیک از ما
دیگری را نبخشیدهاست.
آزارنده چون تو …
حالا سفر رو به پایان است
باد دلش را از دست میدهد.
خانهی زواردرفتهای …