اینک پیش این ماه، پیش از آنکه این ماه رو به افول بگذارد
من …

اینک پیش این ماه، پیش از آنکه این ماه رو به افول بگذارد
من …
تاسف مخور به حالم چون نور روز
دیگر بر آسمان گام نخواهد زد در …
اندیشیدم، چون چشمانم را با گوشه پیشبندم پاک کردم:
پنه لوپی هم چنین کرد.…
و فکر میکنی خود عشق،
با زندگی توی این خونه زشت،
میتونه خیلی بمونه؟…
فقط تا وقتی تمام شود این سیگار،
لحظهای کوتاه در پایان کار،
وقتی به …
باز باید برگردم به آن ساحل متروک
و کلبهای کوچک بسازم به روی ماسه…
من شادترین خواهم بود
به زیر خورشید!
صد گل را لمس خواهم کرد
و …
عشق همه چیز نیست: نه آب است، نه نان،
نه خوابی سبک، نه سقفی …
یه بار از یه ساختمون بزرگ بزرگ
وقتی من کوچیک کوچیک بودم
آدمای عجیب …
و تو هم باید بمیری، غبار محبوب
و در هیچ سرایی حفظت نمیکند تمام …
عشق رفته و مرا تنها گذاشته و روزها شبیه هماَند؛
باید بخورم، و می …
میمیرم، اما
این تنها کاریست که برای مرگ میکنم.
صدایش را میشنوم که اسبش …