احمد شاملو شعرها, لنگستون هیوز | احمد شاملو, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
جونوب تمبل
خندون
با اون پك و پوز ِ غرق ِ خون،
جونوب
با …
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, لنگستون هیوز | احمد شاملو, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
اگه دلى از طلا مىداشتم
مث بعضيا كه ميشناسم
آبش مىكردم و با پولش…
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, فدریکو گارسیا لورکا | ترانههای شرقی, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
كمانداران ِ عبوس
به سهويل نزديك مىشوند.
گوادل كوير بىدفاع.
كلاههاى پهن ِ خاكسترى…
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, لنگستون هیوز | احمد شاملو, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
منم سرود آمريكا رو مىخونم.
من «داداش تاريكه»م.
مهمون كه مياد
مىفرستَنَم تو آشپزخونه …
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, لنگستون هیوز | احمد شاملو, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
روزگار خوش گذشتهم گذشته.
اين جور
به نظر
مياد.
هيچى تو اين دنيا
واسهى…
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, لنگستون هیوز | احمد شاملو, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
در نعرهخيز توفان
عالم كر از هياهو،
دردى غريب با زن
مىگفت:
– زير …
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
شب با چشمان اسبى كه در شب مىلرزد
شب با چشمان آبى كه در …
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, فدریکو گارسیا لورکا | ترانههای شرقی, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
به مانوئل انگلز اوريتس
صحنه
دژهاى سر به فلك كشيده.
پهنابهاى عظيم
فرشته:
انگشترى …
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, لنگستون هیوز | احمد شاملو, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
يه سيام من:
سيا، مث شب كه سياس
سيا، عين اعماق آفريقاى خودم.
بَرده …
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, لنگستون هیوز | احمد شاملو, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
سرود زمين است اين كه مىسرايم و
ديرى چشم انتظار سرود زمين بودهام من.…
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, لنگستون هیوز | احمد شاملو, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
به تموم بازموندههاى من بگين
تو عزام قرمز تنشون كنن،
چون هيچ معنايى وجود …
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
همچون هوا
مىسازد و ويران مىكند انسان
بناهايى نامريى
بر صفحات زمين
بر سيارات، …
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, فدریکو گارسیا لورکا | ترانههای شرقی, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
كارد
به دل فرومىنشيند
چون تيغهى گاوآهن
به صحرا
نه.
به گوشت تن من…
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, لنگستون هیوز | احمد شاملو, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
آهاى اُركس ِ جاز،
اون رِنگو بزنين!
واسه اربابا و خانوماشون
واسه دوكها و …
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, لنگستون هیوز | احمد شاملو, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
كشيدن بردنم
يه جاى خلوتى،
پرسيدن: «- به نژاد والاى سفيد
ايمون دارى؟»
گفتم: …
ادامهی مطلب احمد شاملو شعرها, لنگستون هیوز | احمد شاملو, همچون کوچهای بیانتها | احمد شاملو
– در بُن و برمينگهايم
كيپتان و آتلانتا
ژوهانسبورگ و واتز
گرد بر گرد …
ادامهی مطلب