مرگ فقرا | شارل بودلر

مرگ فقرا | شارل بودلر


مرگ است که تسکین می‌دهد
افسوس! مرگ، امکانِ زندگی‌ست
غایتِ زندگی‌‌ست و تنها امید
که چونان اِکسیری برپامی‌دارد و سرمست می‌کند
و ارزانی می‌دارد دلِ تا شب پیش‌رفتن را

از میانه‌ی توفان و برف و سرما
درخششِ لرزانِ افقِ سیاهِ ماست
پناهگاهِ والای حک‌شده بر کتاب
برای نشستن و آسایش و سیرشدن

فرشته‌ای‌ست
که با خواب و موهبتِ رؤیاهای عمیق
در سرانگشتانِ جادویی‌ِ خویش
بستر را آماده‌می‌کند
برای برهنگان و فقیران

شُکوهِ خدایان است
اتاقکِ مرموزِ کوچکِ زیرشیروانی‌ست
ثروت و موطنِ باستانیِ فقراست
رواقِ گشوده‌ به آسمان‌های ناشناخته است

درباره‌ی سارا سمیعی

3 یادداشت

  1. مترجم از شاعرانی دست به ترجمه زده است که نمودار راستین یک آدم عاشق شعر میتواند باشد آراگون بودلر پازولینی چه ترکیب موحش و در عین حال دلنشینی

  2. سلام خدمت اعضای وبلاگ.من مترجمی انگلیسی میخونم و شعر هم ترجمه میکنم.میخاستم در وبلاگ شما عضو باشم…….اگر بود لطفا با ایمیل به من اطلاع دهید

  3. چطوری میشه ب کتب ماری کلر بانکوار، متن اصلی ش ب فرانسه دست یافت؟

پاسخ دادن به علی اکبر ملکی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.