روزهای به یغما رفته

روزهای به یغما رفته


مایی که تهیدستیم، اندک زمانی داریم

برای زیبایی و جوانی:

فارغ از ما، خوش باشید.

میلادمان ما را به اسارت گرفته است!

پروانه هایی با دستانی کوتاه از هر چه زیبایی،

مدفون در جنین زمان.

ثروتمندان پول خرج زمان ما نمی کنند:

آن روزهای به یغما رفته از زیبایی

از آن ما و پدرانمان.

مگر هیچوقت آرام نمی گیرد این شکم گرسنه زمان ؟

درباره‌ی کامیار محسنین

یک یادداشت

  1. مرتضی نام نژاد

    سلام
    از آشنایی با سایت شما خوشوقتم.راستش به طور اتفاقی به این ترجمه شعر زیبای پازولینی که توسط مترجم شاخص کشورمان ،جناب محسنین برگردانده شد،برخوردم.حدود 7 یا 8 ماه پیش بعد از دیدن فیلم مستندی در باره پازولینی فقید،فرصتی شد تا این شعر پازولینی را به فارسی برگردانم.همانبه بهانه نوشتم مطلبی در باره پازولینی ترجمه مزبور را در صفحه فیسبوکم قرار دادم.از این حسن تصادف خوشحالم..بی مناسبت نیست متن ترجمه خود را به پاس آشنایی با این سایت فاخر،تقدیم کنم..در صورت تمایل می توانید آنرا در سایت قرار دهید…برای شما و این پایگاه ادبی آرزوی کامیابی دارم…بدرود

    ما تهی دستان را فرصتی نیست
    برای نشاط و زیبایی …
    بی حضور ما خوشترید.

    ما برده میلاد خویشیم
    چون پروانگانی محروم از هر چه زیبایی ،
    ما مدفون شفیره زمانیم.

    اغنیا را غم روزگار ما نیست
    آن روزهای تهی از زیبایی
    از آنِ ما بود و پدرانمان.

    به راستی گرسنگی روزگار را سرِ مُردن نیست؟

    I dis robàs / پیر پائولو پازولینی / برگردان : مرتضی نام نژاد

پاسخ دادن به مرتضی نام نژاد لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.