«شعر در ترجمه به جسد مردهی بیگانهای میماند که امواج به ساحل ما آوردهاند.» مرد جوان دوست داشت این را بگوید، سپس، مکث کند تا استعاره تهنشین شود، برخی شنوندگان متفکرانه سر تکان دهند، و او به آنها بگوید: حالا ترجمهام از شاعر رومی ناشناسی را میخوانم، ورقهایش را زیرورو کند، سپس خیره شود به تاریکیِ تالار سخنرانی. جسد …