مادرِ مادربزرگم سلطانا اورسویچ شناور در آسمان بر ننویی چوبی و سوار بر ابرهای باران زا می راند با پیه ی گرگ و دیگر روغن ها معجزه های کوچک و بزرگی می کرد بعد از مرگش هنوز در کار زندگان دخالت می کرد او را از خاک بیرون می کشیدند تا رفتارهایش را بیاموزند و دوباره گودتر به خاکش …