پژواک‌دهنده‌ی فریادهایم | ریتوا لووکانن

پژواک‌دهنده‌ی فریادهایم | ریتوا لووکانن


پژواک‌دهنده‌ی فریادهایم
در سفرم
میان واقعیت و خیال
با بهایش گزاف

قربانی می‌کنند به پای…
گذشته را
زندگی گذشته را
– و درد شدید آن –
کاش ذهنم بر می‌آشفت
تا ایزدان به زیر بریزند
کاش جسمم می‌تکید
تا درد بی‌پایان را درمانی تکیه

اما نه
آغوش مرگ
مرا نجات نخواهد داد
درد من شعله‌ی جهنم نیست
یا غم زندگی
دردم می‌فشاردم
از ناآگاهی‌ام
تاریخ زندگی‌ام
جاودانگی‌ام

مرا به آن چه بیش‌تر در هراسم می‌آزمایند
نمی‌میرم حتا
من فقط نیستم.

درباره‌ی کیامرث باغبانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.