مادر

مادر


آن چه با زمان می‌کنی
همان کاری‌ست که ساعت دیواری قدیمی مادربزرگی می‌کند
ساعت دوازده، نواختن
و همه‌ی زمان را از آن خود کردن. زمان می‌گذرد
اما  تو می‌مانی. منتظر می‌مانی

منتظر ماندن همان چیزی‌ست که بر سر باغچه می‌آید در زیر برف
ریشه‌ی درختی زیر خزه
امید به زمان‌های بهتر در قرن نوزدهم
واژه‌ها در شعری

چرا که کار شعر درست عین تخمیر کردن
چیزها با همدیگر در زمان طولانی‌ست

بگذاری انگور شراب شود
نجات دادن واقعیت، نمک‌سود کردن واژه‌ها
در زیرزمین خودت.

درباره‌ی مودب میرعلایی

مؤدب میرعلایی، شاعر و مترجم، متولد ۱۳۴۶ است. ادبیات فارسی و سپس فرهنگ و زبان‌های باستان خوانده است. در هلند تعلیم و تربیت خوانده و به عنوان مددکار اجتماعی مشغول به کار است. وی سال‌های بسیار است که آثار شاعران مدرن هلند و بلژیک را ترجمه می‌کند. از او کتابی با عنوان «اکفراسیس» در نشر چشمه منتشر شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.